مزایا، اثرات و نتایج استفاده از PLM

امروزه استفاده از راهکار PLM در صنایع بزرگ با گرایشی مردم محور رشد فزاینده­ای داشته است بطوریکه بدون آن سازمان قادر به یکپارچه­سازی فعالیت­های خود نیست. با حمایت اتحادیه اروپا و رشد ICT از سال 2009 مدیریت چرخه محصول علاوه بر گسترش و همه­گیر­شدن حوزه فعالیتهایش نیز بیشتر از قبل شده است.

راهکار PLM­ ­توسط واحدهای صنعتی به دلایل مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد؛ برای تولیدکنندگان، بخشهای تولید مجازی در نرم­افزارهای PLM برای ارتقاء برنامه­ ریزی، مدیریت و افزایش بهره ­وری فرایند تولید انجام می­شود؛ همچنین به کاربران اجازه می‌دهد که در  مکان­های مختلفی بر روی پروژه‌ها به ‌صورت هم ‌زمان کار کنند، روند تولید را پیگیری کنند و داده­های موردنیاز عملکرد صحیح سیستم را وارد کنند.

راهکار­PLM ­ با حذف فعالیت‌های جزیره‌ای سازمان و ایجاد یک بستر کاملاً هماهنگ باعث بهبود بهره‌وری، کاهش هزینه‌ها و صرفه‌جویی در زمان و درنتیجه ارائه سریع‌تر محصول به بازار باقیمت رقابتی می‌گردد. به کمک راهکار PLM­سازمان یک منبع یکپارچه و قابل‌اعتماد از اطلاعات و دانش سازمانی در اختیار دارد؛ نرم‌افزارها به بیشترین سطح یکپارچگی می‌رسند و فعالیت‌های جزیره‌ای از بین می‌روند، فرایندهای­کاری یکپارچه و هوشمند خواهند شد و درنهایت حفظ مالکیت معنوی سازمان میسر و امکان استفاده‌ی مجدد از اطلاعات و داده­های محصول برای همه‌ی افراد و تیم‌ها فراهم می‌شود.

تغییر راهکار به PLM نتایج و اثرات مهمی بر بخش‌های مختلف یک سازمان به همراه دارد و بسته به زمان استفاده و تاریخ سفارش آن، میزان این تغییرات متفاوت خواهد شد. به‌عنوان‌مثال برخی از سازمان‌ها که در سال 2001 شروع به استفاده از راهکار PLM کرده­اند بر اساس تجربیات حاصل از تغییرات به‌دست‌آمده در طول سالهای متوالی در حال حاضر به دنبال ایجاد راهکارهای جدیدی در تکمیل راهکار PLM جهت بهینه­سازی فعالیت­های سازمانی خود هستند.

لذا برای آنکه بخش مدیریت صنعتی یک واحد تولیدی متقاعد شود برای کنترل و برقراری ارتباط بین بخش‌های مختلف تولید، جلوگیری از خطاهای زمانبدی در طراحی و پیاده‌سازی خط تولید صنعتی از یک سیستم شبیه‌سازی خط تولید مانند راهکار PLM استفاده کند، به دلایل مهم و اساسی نیاز است.

 

 

 

 

در ادامه دلایل نیاز به استفاده و به‌کارگیری راهکار PLM در سطح سازمانی و کلان بیان می­شود:

  1. در راهکار PLM فعالیت‌های مدیریت محصولات باید سازمان‌دهی، تعریف و در قالب موازی با معماری کسب ‌و کار سازمان و فرایندهای تجاری در سراسر چرخۀ عمر محصول سند سازی شوند و تا حد ممکن، فعالیت‌ها به‌صورت موازی عمل می‌کنند تا زمان چرخه کاهش پیدا کند. اما در راهکارهای فعلی، هر دپارتمان فعالیت‌های خود را مستقل از سایر کارکرد‌ها تعریف می‌کند و بدون سندسازی رسمی در یک دپارتمان، روند انجام فعالیت در دپارتمان‌های دیگر ادامه پیدا می‌کند.
  2. در راهکار PLM، یک سیستم مدیریت اطلاعات محصول (PDM) با عملکردی بهینه، دادۀ محصول را سراسر چرخۀ عمر آن مدیریت می‌کند درحالی‌که در راهکارهای فعلی هر دپارتمان داده‌های خود را مستقل از سایر دپارتمان‌ها مدیریت می‌کند. در راهکار PLM دادۀ محصول که از آن به‌عنوان “داده‌ای که محصولات یک سازمان را تعریف می‌کند” یاد می­شود جزئی از دارایی‌های یک سازمان به‌عنوان ویژگی­های فکری آن و منبعی استراتژیک و باارزش به‌حساب می‌آید و محتوا، قالب و ساختار در یک مدل دادۀ محصول حفظ و ثبت می‌شود.
    اما در راهکارهای فعلی، مفهوم دادۀ محصول وجود ندارد و داده­ای که محصول را تعریف می‌کند در اسناد مختلفی که به‌طور مستقل در هر دپارتمان بر روی کاغذ، به‌صورت الکترونیکی، در انبار نقشه‌ها و یا در درایو C: و غیره ایجاد می­شود، مثل اطلاعات بازاریابی، اطلاعات مهندسی و تولید.
  3. در راهکار PLM، نرم‌افزارهایی برای پشتیبانی از فعالیت‌های مرتبط با محصول در طول چرخۀ عمر آن استفاده می‌شود که با معماری کلی سیستم اطلاعاتی سازمان تناسب دارد. اما در راهکارهای فعلی هر دپارتمان نرم‌افزار خود را بر اساس اهداف بهبود عملکرد دپارتمان خود انتخاب می‌کند.
  4. در راهکار PLM، روش‌های متنوعی (مانند DFA و LCA) برای پشتیبانی از فعالیت‌های مرتبط با محصول در چرخۀ عمر آن در راستای فرایند تجاری و معماری سیستم اطلاعاتی کلی سازمان، استفاده می‌شود. در راهکارهای فعلی هر دپارتمان روش‌های مستقلی را انتخاب و اجرا می‌کند.
  5. در راهکار PLM، شاخص‌های کلیدی عملکرد یا KPIs، کسب‌وکار گرا هستند. زمان عرضه به بازار و درصد درآمد از محصولات کمتر از 5 سال از زمان تولید نمونه­ای از این شاخص­ها هستند. اما در راهکارهای فعلی، KPIs دپارتمانی بوده، مثلاً یک KPIs معمول، تعداد مناسب کارکنان در بخش مهندسی است.
  6. در راهکار PLM، خانواده، ساختار، پلتفرم و سبد محصولات و همچنین رابطۀ یک محصول با محصولات دیگر بسیار حائز اهمیت است. اما در راهکارهای فعلی در هر محصول جدید توسعه و کارکرد محصول بر دیگر موارد برتری دارد و ساختار، رابطه و نحوه استفاده از قطعات موجود جهت تکمیل سبد محصولات از اهمیت کمتری برخوردار است.
  7. در راهکار PLM، افراد در تیم‌های مختلف روی سبد محصول کار می‌کنند و بر موفقیت آنها متمرکز می‌شوند. اما در راهکارهای فعلی، افراد بر روی مسائل دپارتمان متمرکز هستند، بطوریکه استخدام و آموزش داده‌ می­شوند و مبتنی بر دپارتمان کار می‌کنند. فعالیت‌های آن‌ها را مدیر دپارتمان مشخص می‌کند و آن‌ها می‌­توانند در ساختار خود دپارتمان ترفیع پیداکرده و برای مقامی در دفتر دپارتمان هدف گذاری کنند.
  8. در راهکار PLM، سازمان‌ها بهترین منابع را مستقل از جنسیت، نژاد و مذهبشان در طول چرخۀ عمر محصول به کار می‌گیرند. اما در راهکارهای فعلی، مسائل قومی، مذهبی و نژادی از اهمیت بسزایی در سازمانها برخوردار است.
  9. در راهکار PLM، محصولات بین‌المللی این امکان را برای مردم فراهم می‌کنند تا از محصولاتی که قبلاً دسترسی نداشته‌اند، استفاده کنند. محصولات جهانی که تولید می‌شوند در سراسر جهان به فروش رسیده و خدمات پشتیبانی از آن‌ها به‌صورت سراسری انجام می­شود. اغلب آن‌ها در نقاط مختلفی توسعه داده‌شده و مهندسی می‌شوند، سپس با قطعات و مواد تولیدشده در مکان‌های متفاوت مونتاژ می‌شوند. برای مثال، هواپیما، اتومبیل، ماشین‌، ساعت‌، لباس، نوشابه، محصولات دارویی، صابون، نرم‌افزار، بازی‌های رایانه‌ای، و محصولات الکترونیکی مانند تبلت، تلویزیون و گوشی‌های هوشمند نمونه‌ای از محصولات جهانی هستند.
    اما در راهکارهای فعلی و قدیمی هنوز هم خیلی از سازمان‌ها هستند که در محدوده­کاری خود محصولاتشان را عرضه­ کرده و هنوز ساختارهای بین‌المللی و چندملیتی پیدا نکرده­اند و درنتیجه تعداد کمی محصول در سراسر دنیا عرضه میکنند.
  10. در راهکار PLM، سازمان و مدیریت کسب‌وکار گرا، تعریف‌شده، مبتنی بر چرخۀ عمر، جامع، دیجیتالی، به هم‌پیوسته و متمرکز بر محصول هستند اما در راهکارهای فعلی، آن‌ها فنی‌گرا، تعریف‌نشده، دپارتمانی، جزیره­ای، مبتنی بر کاغذ و غیر متمرکز بوده‌اند.
  11. در راهکار PLM، مدیران ارشد می‌توانند نیاز مدیریت مؤثر بر چرخۀ عمر محصول را درک کرده و فرموله کنند و معیارهای کلیدی و چگونگی مدیریت فعالیت‌ها را تعریف ‌کنند. ­اما در راهکارهای فعلی، مسائل مرتبط با محصول موضوعی مهم برای مدیریت به‌حساب نمی­آیند.
  12. راهکار PLM دید کاملی از سیستم ایجاد می‌کند. به‌عنوان بخشی از راهکار ­PLM، نرم‌افزار شبیه­سازی مجازی، می‌تواند تولید یک محصول پیش از راه‌اندازی خط تولید را شبیه‌سازی کند. این به معنی است که مدیران بخش‌ها مهندسی و تولید می‌توانند محدودیت‌های ممکن را شناسایی کنند و خطاها را پیش از اینکه محصول به مرحله تولید برسد، تشخیص بدهند.
    سپس مهندسان میتوانند ارزیابی درستی از فعالیت­های لازم در طول فرایند تولید محصول، ماه‌ها پیش از شروع کار، داشته باشند. داشتن یک شبیه‌سازی سه­ بعدی از فرایند برای اینکه بدانیم تولید محصول به چه­شکل در دنیای واقعی انجام می‌شود، به این معنی است که طراحان سیستم می‌توانند تغییرات، بهینه­کردن عملکرد و کیفیت و نوآوری را به شکل مؤثری انجام دهند.
    برای مثال، پیش­بینی غلط در زمان‌بندی، یک دلیل عمده برای تأخیر و خطا در فرایند تولید است. داشتن چنین نرم­افزاری در واحد صنعتی تمام بخش‌ها را مطمئن می­سازد که تولید و ساخت محصول به‌صورت هم‌زمان در حال انجام است. این هم‌زمانی به‌عنوان یک پیوستگی دیجیتال است که تمام بخش­ها به طراحی موردنیاز برای هر مرحله دسترسی دارند. این بهینه‌سازی‌های در فرایند تولید، کار را بر اساس زمان‌بندی پیش می­برد و کمک فراوانی به بخش‌های دخیل در تولید پیش از بروز هر نوع خطا یا اثرات مخربی ­می­کند.
  13. راهکار PLM باعث تجزیه ‌و تحلیل آسان و قابل اطمینان اطلاعات محصول می­شود و یک فرایند ساده برای ارتباط و تعاملبین بخش‌های مختلف یک سازمان مانند تولید، مهندسی­، تأمین و مشتری را فراهم می‌کند و باعث می­شود تا از علم IT به بهترین شکل در یک شرکت استفاده شود.
    اسناد و مدارک در این روش بسیار ارزان تولید و جابجا می­شود. همچنین فایل تاریخچه یک محصول از ابتدایی‌ترین ایده و تغییرات انجام‌شده تا آخرین مرحله تولید که ممکن است طی شده باشد را در خود ثبت می‌کند. این فایل می‌تواند یک تاریخچه کامل از کل اسناد یک محصول و یا لیست قطعات آن­ باشد.
  14. راهکار PLM باعث کاهش زمان توسعه و ساخت محصول جدید می­شود. در بازار رقابتی امروز جهان کسانی می­توانند دوام بیاورند که قادرند به‌سرعت از تجربیات قبلی خود استفاده کرده و محصول جدید را ارائه دهند­، در غیر این صورت مشتری به سمت محصول جدید می­رود­، همان‌طور که خطوط تولید اتوماتیک بسیار سریع‌تر قابل‌تغییر برای تولید جدید هستند، شرکت‌هایی که مجهز به PLM باشند نیز بسیار سریع‌تر قادرند محصول جدید را ارائه کنند. با استفاده از PLM مدیران و کارکنان قادر به دیدن رشد لحظه به لحظه فروش محصولات خود نسبت به تغییرات و هزینه‌ها خواهند بود و با داشتن این اطلاعات می‌توانند زمان شروع پروژه جدید در صنعت خود را پیش ‌بینی نمایند.
  15. راهکار PLM باعث یکپارچگی در فعالیت‌های مرتبط با محصول می­شود. کسب کار امروزه در شرکت‌ها، شامل قسمت‌های مختلف از تدارکات، تولید، مهندسی و اداری و مالی می­باشد و بهتر است تمام این فعالیت‌ها در یک سیستم واحد و یکپارچه انجام گیرد. در این حوزه هدف اصلی راهکار PLM افزایش راندمان شرکت می­باشد.
    زمانی که سازمان برای چرخه­کاری خود یکسری مقررات در قسمت‌های مختلف شرکت وضع کرد و یا مجبور به رعایت آن‌ها باشد، PLM­ کمک می‌کند تا تمام قسمت­ها بدون جا­انداختن حتی یک قانون و یا استاندارد به وظایف خود عمل کنند. درواقع زمانی که نیاز است مراحل گام‌به‌گام جلو رود و تقدم و تأخر کار بسیار مهم است­،­PLM  می‌تواند پاسخگوی این سیستم باشد.
  16. در راهکار PLM، رئیس امور محصول (CPO) مسئولیت کامل در چرخۀ عمر را بر عهده دارد و به مدیرعامل گزارش می‌دهد. همچنین رئیس امور مالی و رئیس امور اطلاعاتی به همین ترتیب به مدیرعامل گزارش داده و مدیر محصول نیز به رئیس امور محصولات گزارش می‌دهد. اما در راهکارهای فعلی، افراد با دید کارکردی و دپارتمانی خود مثل بازاریابی، مهندسی و یا تولیدی به سازمان نگاه می‌کنند و به مدیرعامل گزارش می­دهند.
  17. در راهکار PLM، هر فرد در چرخۀ عمر، به مجموعۀ یکپارچه‌ای که شامل محصولات موجود، درحال‌توسعه و جدید است، ارجاع داده می‌شود و ارزش سبد محصول یکپارچه یک KPIs کلیدی می‌باشد. ­اما در راهکارهای فعلی، افراد تنها بدون اطلاع از تاریخچه محصول تنها به مباحث دپارتمان خود دسترسی دارند. به‌عنوان‌مثال، افراد مرتبط با بازاریابی و فروش محصول به سبد محصولات موجود، و افراد در بخش مهندسی به پروژه‌های موجود ارجاع داده می­شوند و آن‌ها را توسعه می­دهند.
  18. راهکار PLM باعث شفاف­سازی فرایند فعالیت‌های مرتبط با محصول می­شود. شفافیت بخشی جدایی‌ناپذیر از موفقیت یک شرکت است زیرا ابزاری در تصمیم‌گیری و انتشار خط مش‌های سازمان است.­ PLM یک خط ارتباطی بین مدیران، کارفرمایان، مشتریان و کارکنان دیگر است که با ایجاد یک فضای گفتمان باز به کسب کار این شانس را می‌دهد تا مدیران و افراد بدانند چه‌کاری لازم است و چه چیزی کم است.
  19. در راهکار PLM دسترسی به همه موارد مرتبط با محصول در یک محیط واحد ممکن است. اگر مدیر یک مجموعه بزرگ بوده باشید حتماً تجربه کرده‌اید که برای هر قسمت از اطلاعات سازمان باید به مکان یا فرد خاصی رجوع کرد اما ممکن است این دسترسی در هرلحظه امکان­پذیر نباشد. درPLM  اطلاعات همه افراد و قسمت­های سازمان در یک دیتابیس جمع‌آوری‌شده و فقط مدیران و یا افراد مجاز می­توانند به همه آن‌ها دسترسی داشته باشند­، هر وقت که بخواهند. بدیهی است که از انتشار اطلاعات غیرضروری برای دیگران نیز می­توان جلوگیری نموده و سطح امنیت اطلاعات را بالا برد.
  20. در راهکار PLM ارتباط بین واحدهای مختلف راحت و آسان است. ارتباط داخلی و استفاده از اینترنت صنعتی IIOT پیچیدگی موارد موردنیاز برای PLM را به‌ویژه در بحث برنامه‌ریزی تولید، مدیریت و بهینه‌سازی افزایش داده است. بیشتر تولیدکنندگان در حال حاضر طراحی و فرایند تولید خود را در مکان‌های متعددی در کنار یکدیگر راه‌اندازی می‌کنند.
    فاصله، تفاوتهای فرهنگی و رویکردهای گوناگون برای حل مشکلات می‌تواند در برخی موارد نتایجی مثل خطاهای هزینه‌بر تولید به همراه داشته باشد؛ اگر یک ارتباط کاملاً یکپارچه وجود نداشته باشد. با استفاده از راهکاری مانند PLM که مانند یک پل ارتباطی این خلأ میان مکان‌های مختلف را برطرف کند، کسب‌وکارها می‌توانند برنامه‌ریزی، مدیریت و بهینه‌سازی فرایندهای صنعتی را به انجام برسانند.
    برای مثال به عنوان یک مشکل معمول، زمانی که بخشی از فعالیت‌های مرتبط با اندازه­ گیری ویژگی­­های محصول به خارج از کشور ارسال می­شود، ممکن است ترجمه ضعیف این اندازه­گیری­ها یا سیستم اندازه­گیری متفاوت، باعث خطاهای هزینه‌بر تولید بشود. تیم­های مهندسی می‌توانند این مشکلات در فرایند تولید را حل کنند، اما همچنان تأخیر، اشتباهات گیج‌کننده و هزینه‌های فراوان برای برطرف­کردن این مشکلات وجود دارد. اما با استفاده از یک نرم‌افزار تولید مجازی سه ­بعدی در راهکار PLM، کاربران می­توانند دستورالعمل­ها و اندازه­ گیری­ ها را به‌صورت کاملاً شفاف با یکدیگر به اشتراک بگذارند و هم‌زمان ویژگی­های مختلف محصول را در مرحله طراحی تغییر بدهند.
  21. در PLM، قانون ­”صدای محصول را در زودترین حالت ممکن بشنو” است و افراد در بخش‌های مختلف چرخه عمر به مشارکت مشتری در روند توسعه محصول فکر می‌کنند و با استفاده از تکنولوژیهای موبایل، GPS، تکنولوژی RFID و اینترنت، اطلاعات را به ‌طور مستقیم با مشتری که محصول را به مصرف می‌رساند، تبادل می‌کنند. دریافت بازخورد از مشتری به‌صورت هم‌زمان با توسعۀ محصول بسیار ارزشمند­تر از فرم ارزیابی مشتری خواهد بود که بعد از عرضه محصول جدید دریافت شود.
    در راهکارهای فعلی­، قانون “صدای مشتری را بشنو” است که این امر باعث بی‌توجهی به محصول و در نظر نگرفتن شاخص­های کلیدی KPIs در توسعه سبد محصولات می­گردد و افراد در بخش‌های مختلف برای درک اینکه مشتری دربارۀ محصولات حال حاضر و آتی چه فکر می‌کند از ارزیابی مشتری استفاده‌‌ می‌کنند.

مطالب مرتبط